کَل کَلِ شاعرانه! - کل بیندازید، جواب شاعرانه بدهید!

در این وبلاگ می توانید به صورت هنرمندانه و شاعرانه با یکدیگر کل بیندازید!

کَل کَلِ شاعرانه! - کل بیندازید، جواب شاعرانه بدهید!

در این وبلاگ می توانید به صورت هنرمندانه و شاعرانه با یکدیگر کل بیندازید!

کل کل حافظ، امیر نظام گروسی و دکتر انوشه

این شعر از حافظ است و ببینید چه جواب هایی بهش دادن !


شعر اول از حافظ :


اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا

یک شاعر کرد به نام امیر نظام گروسی در جوابش می گه:

اگر آن کرد گروسی به دست آرد دل ما را
بدو بخشم تن و جان و سر و پا را

جوانمردی به آن باشد که ملک خویشتن بخشی
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را


دکتر انوشه(دکتر روانشناس و سخن گوی ماهر ) هم در جواب می گه:


اگر آن مه رخ تهران بدست آرد دل ما را
به لبخند ترش بخشم تمام روح و معنا را

سر و دست و تن و پا را به خاک گور میبخشند
نه بر آن مه لقای ما که شور افکنده دنیا را

اگه شما هم جواب دارین بفرمایید جواب بدین! البته باید قالب شعری رعایت باشه. از بخش نظرت اقدام فرمایید تا پس اط تایید به مطلب اضافه شود. ممنون

منبع: وبلاگ بیا2من!


پاسخ بلند بالای آقای محمد جواد حیدری به این اشعار:

جواب به اشعار حافظ و شهریار و صائب تبریزی

 
اگر آن ترک شیرازی به دست ارد دل ما را

به خال هندویش بخشم دل و دین و دو دنیا را

ز مال خویش می بخشم که حاتم هم فرو ماند

نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

بسان مرد می بخشم دلی افسرده و محزون

نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را

سخای شهریاری را نمی دانم چه حاجت بود

انجائی که می بخشد تمام روح و اجزا را

من ان روی نکو دیدم که دین و دل برفت از کف

دگر هیچم نمانده تا دهم ان روی زیبا را

رخش چون شمس تابنده شب اندر چله مویش

خداوندا چه میبینم مه و خورشید و یلدا را؟

خدایا کژدم مویش به گرد ماه می بینم

قمر در عقرب است امشب چه سازم قلب شیدا را؟

ز یک سو در کمان تیری به قصد جان من دارد

ز یک سو عرضه می دارد همان لعل شکر خا را

ز تیغ تیز مژگانش نبرد عشق می بازم

ولی در برق چشمانش نشانده صد ثریا را

چنان سرو نکو بالا و چون ماه نکو سیما

زمینی خوانمش یا اسمانی ان پری سا را؟

ز شعر شهریار و صائب و حافظ نمی دانم

ولی با (مدعی)گفتند راز این معما را


محمد جواد حیدری

کل کل حمید مصدق و فروغ فرخزاد

اتفاقی چشمم به یه مطلبی خورد که خیلی خوندنی و جالب بود، گفتم واسه بقیه هم بفرستم یه جور کل کل شاعرانه ست که شاعرا جواب همدیگه رو دادن با شعراشون بخونی ضرر نمی کنی :



شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن :



تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت


بعدها فروغ فرخزاد اومده و جواب حمید مصدق رو اینجوری داده:



من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک
لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت


و از اونا جالب تر واسه من جوابیه که یه شاعر جوون به اسم جواد نوروزی بعد از سالها به این دو تا شاعر داده که خیلی جالبه ( این مطلب رو اتفاقی توی وبلاگ همین آقا خوندم ) بخونید :


دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !
غضب آلود به او غیظی کرد !
این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !
هر دو را بغض ربود...
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
" مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! "
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت


جالب بود نه ؟

گردآوری : پایگاه اینترنتی تکناز